برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 39
چقدر احساس بیهودگی می کنم وقتی لیلای من حالش بد.و من هیچکاری جز دعا کردن از دستم بر نمیاد.خودشم دردشو نمیگه به کسی.بهم میگه دعا کن شهید بشم من دعا می کنم ولی دلم نمیاد لیلای من بر .روزای سختی میگذرونم.حال خودمم بد.ازدواج نمی تونم بکنم.اوضاعم خراب.چقدر بد دنیا.باز همون حالت لعنتی دست داد بهم نباید اینطور میشد.خدایا اینکار رو با من نکن.من که قصد ازدواج آسان دارم.خب کسی نمیاد.اینکار رو با زهرا نکن.
لعنتی...برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 56
برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 56
برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 49
برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 41
دلت از کل دنیا میگیرد.اینکه دردهای تو را با دردهای خود میسنجند می گویند تو.که درد نداری.کم کم به این نتیجه رسیدم هرکسی یک توان و شخصیتی دارد.نباید او را با خود مقایسه کنیم.برخورد او با دردهایش را با برخورد خود با دردهایمان مقایسه کنیم
لعنتی...برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 37
برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 39
برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 38
امروز اربعین.لیلا میگفت میخواد تا امامزاده شیرود پیاده روی کن.من که خونه ام.کماکان کاسنی و.شاهتره اثر نکرد.اگه بگم هنوز منتظر خبر خوبم ,بد؟چند روز پیش باز آقا ی رو دیدم اونم منو دید .کلا ملت فقط نگاه میکنن منو نکه بیان خاستگاریااااا.کلاس خیاطی میرم.سرم شلوغ شد.۱۰آذر امتحان من هیچی نخوندم .و همون روز میگن عروسی پسر عموی گرام .که من دوست ندارم برم.خلاصه زندگی در جریان
لعنتی...برچسب : درجریان, نویسنده : iiioiii بازدید : 39
برچسب : نویسنده : iiioiii بازدید : 38